%0 Journal Article %T رویکردهای نظری متفاوت به آسیب‌پذیری جامعه در برابر خطرات طبیعی %J ترویج علم %I انجمن ترویج علم ایران %Z 2251-9033 %A مهرآئین, مصطفی %A کیانپور, سپیده %D 2017 %\ 08/23/2017 %V 8 %N 1 %P 61-78 %! رویکردهای نظری متفاوت به آسیب‌پذیری جامعه در برابر خطرات طبیعی %K خطر طبیعی %K عمل خداوند %K عمل طبیعت %K عمل جامعه %K رویکرد ترکیبی %K آسیب پذیری اجتماعی %R %X تاکنون، در ادبیات مربوط به آسیب­ پذیری جوامع در مقابل خطرات طبیعی، بر سه رویکرد یا پارادایم فکری تأکید شده است. دیدگاه نخست به خطرات طبیعی به عنوان «عمل خداوند» می­ نگرد و آن را یا نشانی از عقوبت خداوند در مقابل گناهان انسان می ­داند، یا نشانی از آخرالزمان، یا فرصتی برای تبلیغ دین و نزدیک کردن مردم به خداوند. با وقوع زلزله لیسبون در پرتغال بود که برای نخستین بار این دیدگاه به پرسش گرفته شد و مفاهیم «طبیعت» و «نیروهای طبیعی» جایگزین مفهوم «فراطبیعت» شدند. این تحول نقطه آغاز رویکرد دوم بود که به خطرات طبیعی به عنوان «عمل طبیعت» می­ نگرد. این رویکرد، به زبان توبین و مونتز، تمام مسئولیت فجایع طبیعی را به فرایندهای جهان ژئوفیزیکی نسبت می­دهد و ریشه مرگ­های گسترده و ویرانی حاصل از فجایع را در نیروهای غلیان کرده طبیعت جستجو می­ کند. در این رویکرد، به فجایع طبیعی به عنوان پدیده ­های تصادفی (اتفاقی­) نگریسته می ­شود که به لحاظ اخلاقی بی­ خاصیت و بی­ اثرند. این رویدادها رویدادهای اتفاقی­ اند که فراتر از کنترل انسان­ اند. به طور خلاصه، تأکید بر این نکته است که طبیعت تبدیل به یک پدیده منفی و شرور شود. در پاسخ به نقصان­ های این دو رویکرد، رویکرد سوم شکل گرفت که به فرایند تبدیل شدن خطر طبیعی به فاجعه به عنوان «عمل جامعه» نگاه می­ کند. بنا به این رویکرد، «بلایا رویدادهای اجتماعی­ اند»: آنها ریشه در الگوهای سکونت انسانی، فرایندهای سیاسی- اجتماعی، نظام باورهای حاکم بر جوامع و خطاهای فناورانه دارند. تأثیرات آنها نیز به طور تصادفی در جامعه توزیع نمی ­شود، برعکس پیامدهای این رویدادهای ویرانگر در راستای محورهایی همچون طبقه، نژاد، جنسیت و ... نظم و الگو می­ یابد. در این مقاله، با شرح دقیق مفروضات و منطق درونی هر یک از این رویکردها، می­ کوشیم نشان دهیم برخورد با خطرات طبیعی نیازمند فراتر رفتن از مباحث موجود و دست یافتن به نظریه­ ای است که مسائلی از قبیل کیفیت کالبدی جامعه (اعم از ابعاد سازه­ای و غیرسازه­ای آن)، مسئله نظم نهادی جامعه، مسئله مشارکت اجتماعی، مسئله باورهای فرهنگی، مسئله نظم اقتصادی و بالاخره مسئله عدالت را در کانون خود جای دهد. %U https://www.popscijournal.ir/article_88042_7f9abdd9097d4a61d83cb6508f0063c5.pdf